یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
مه سپر کرده و شب ماه سپر
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
به سپر برزده کوکب چه خوش است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
بر لبش خال ز گازم اثر است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زلف دستارچه و غبغب طوق
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
گوشوارش به پناه خم زلف
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
مرغ در دام معقرب چه خوش است
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
پشت دست آینهٔ روی کند
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
او بدان آینه معجب چه خوش است
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
آن خوی و لرزهٔ بی تب چه خوش است
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
بر درش حلقه بگوشم چو درش
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
از در آن ناله مرتب چه خوش است
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
کشت چشمش دل خاقانی را
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است
او بدین واقعه یارب چه خوش است